در بستر جامعه ما تفکرها و عقاید مختلف و نگرشها و بینشهای مختلفی وجود دارد و این مسئله به خودی خود، چیز بدی نیست، اما اگر ندانیم چگونه با این پدیده برخورد کنیم و مواجه شویم میتواند کار را به یک بحران بکشد و موجب اصطکاکها و شکافها و نابسامانیهای اجتماعی شود.
از طرفی جامعه روحانیت دینی در کشور ما بیشتر از آنکه به سمت برخورد چهره به چهره برود و گفت وگوی دو طرفه و فرهنگ درست آن را در جامعه رشد داده باشد به سمت سخنرانیها و تریبونهای یک طرفه رفته که البته در جای خودش لازم است؛ اما باز شدن گرههای ذهنی و تأثیرگذاریها بیشتر در بستر گفتگوها ایجاد میشود.
درحالی که دستورهای دینی ما درباره این مدل گفتگوها و روش و مسلک درست آن و اخلاق برخورد با کسی که نظری متفاوت با نظر ما دارد، بسیار است و اصلا یکی از زیباییهای دینی ما، همین روش برخورد با مخالف است که در سلوک اجتماعی بزرگان دینی ما آمده است، چیزی که باید به عنوان یک موضوع افتخار آمیز و راهگشا به تابلویی بزرگ تبدیل شود و در پیش چشم همگان قرار گیرد تا مبنای عمل و برنامه ریزی باشد، موضوعی که امروز خیلی مورد نیاز جوانهای جامعه است، جوانی که ذهن او انباشنه از سؤالهای بی پاسخ است، سؤالهای بی پاسخی که رسوب آن در ذهن جوان، به مرور ریشههای اعتقادی او را میخورد و از بین میبرد.
در تاریخ اهل بیت (ع) تنها امام رضا (ع) بودند که فرصت یافتند این بخش از دین را پیش چشم همگان قرار دهند، این بخش از دین که میگوید؛ منطق دینی ما آن قدر محکم است که ترسی از گفتگو با هیچ کسی را نداریم و از هر گفت وگوی آرامی استقبال میکنیم.
برخی از جنبههای جذاب مناظرات و مباحثات امام رضا (ع) که باید در جامعه ما به معنای واقعی کلمه الگوگیری شود و بستر تکثیر مدل آن فراهم شود آن بود که در تاریخ نوشته اند؛ امام رضا علیه السلام در مواجهه با کافران و خداناباوران؛ از دلیل و برهانهای عقلی استفاده میکردند؛ چرا که این طایفه، هیچ کتاب و نقلی را قبول نداشتند و تنها با استناد به عقل، استدلال خود را پیش میبردند.
شیوه ایشان در مواجهه با اختلافات اعتقادی و نظرات مخالف، صبر و سعه صدر بود و سعی در آرام کردن فضای مناظره داشتند و در مناظرهها به بدی و زشتی از طرف مقابل یاد نمیکردند و همواره با انصاف و تمجید از طرف مقابل، شروع به مناظره میکردند؛ گرچه ایشان به دلیل مقام حکومتی خود قدرت آن را داشتند که خلاف این روش عمل کنند.
هرگاه مناظره به سکوت یا پذیرش اشتباه از سوی طرف مقابل ختم میشد، ایشان مناظره را خاتمه میداد و با ادامه مناظره، سبب خرد شدن یا توهین به طرف مقابل را فراهم نمیساخت و همین مدل و شیوه بحث و گفت وگوی حضرت با مخالف چه در جنبه محتوایی و چه در جنبه ساختاری اگر در جامعه گسترش مییافت بسیاری از مشکلات فرهنگی و ضعفهای دینی و خلأهای فکری را در جامعه امروز مشاهده نمیکردیم و البته همیشه حرکت کردن به سمت عناصر حیات بخش دین و روش زندگی معصومین برای ما، زندگی ما و جامعه ما، راهگشا و موجب اصلاح و پیشرفت بوده و خواهد بود. ان شاءا....